من ميتوانم فرصتهاي جديد بازار براي خدمات و محصولات جديد را شناسايي كنم.
من ميتوانم محصولاتي را توليد كنم كه به نيازهاي برآورده نشده مشتريان پاسخ دهد.
من ميتوانم راههاي جديدي براي بهبود محصولات موجود پيدا كنم.
من ميتوانم محصولاتي را براي حل مشكلات فعلي طراحي كنم.
من ميتوانم زمينههاي رشد بالقوه در بازار را تشخيص دهم.
من ميتوانم محيط كار را به گونه اي مهيا كنم كه افراد را براي به كارگرفتن نوآوريهاي جدي تشويق كند.
من ميتوانم محيط كاري فراهم كنم كه به افراد اين اجازه را بدهم كه رئيس خودشان باشند
من ميتوانم افراد را تشويق كنم كه مسئوليت ايدهها و تصميمهاي خود را بپذيرند بدون آن كه به نتيجه ي آن توجه كنند.
من ميتوانم با ديگران رابطه همكاري و تعاملي ايجاد كنم
من ميتوانم با افراد مهميكه به منابع مالي دسترسي دارند، رابطه برقرار كنم.
من ميتوانم با سرمايه گذاران بالقوه روابطي ايجاد كنم و آن را توسعه دهم.
من ميتوانم منابع مالي بالقوه براي سرمايه گذاري را شناسايي كنم.
من ميتوانم چشم انداز و ارزشهاي كسب و كارم را تبيين نمايم.
من ميتوانم فعاليتهايي را براي پيدا كردن فرصتها سامان دهي كنم.
من ميتوانم ديگران را متقاعد كنم كه چشم انداز و ارزشهاي كسب و كارم را بپذيرند.
من ميتوانم تغييرات غير قابل پيش بيني در شرايط كسب و كار را تحمل كنم.
من ميتوانم تحت شرايط مداوم استرس، فشار و تعارض به خوبي كار كنم.
من در مواجهه با سختيها مقاوم و پايدار هستم.
من ميتوانم كاركنان توانمند را استخدام كرده و آموزش دهم.
من ميتوانم يك تيم مديريتي قوي تشكيل دهم.
من ميتوانم برنامههايي طراحي كنم كه از كاركنان كليدي و اصلي حمايت كند.من احتمالا روزی صاحب کسبوکار شخصی خودم می شوم.
من دوست دارم در آینده نزدیک یک کسبوکار کوچک برای خودم داشته باشم.
یکی از اهداف مهم من در زندگی این است که رئیس خودم باشم.
من اغلب به داشتن کسبوکار مشخصی برای خودم فکر می کنم.